تعادل بین مطالعه و زندگی شخصی: راهنمای جامع ویژه دانشجویان لیسانس به پزشکی
به گزارش شهر وبلاگ، ورود به رشته پزشکی همواره با تصویر یک مسیر سخت، طولانی و پرچالش همراه است؛ اما برای دانشجویانی که از مسیر لیسانس به پزشکی وارد می شوند، این چالش ها ابعاد متفاوتی پیدا می نماید. اغلب این افراد پس از تجربه یک دوره کارشناسی، وارد رقابتی می شوند که به شدت تحت فشار درس، مطالعه مداوم و برنامه های فشرده آموزشی واقع شده است. بسیاری از آن ها از همان ابتدا با دغدغه هایی مانند مدیریت زمان، کنترل استرس، تعادل میان درس و زندگی، و جلوگیری از فرسودگی ذهنی دست وپنجه نرم می نمایند.
یکی از مهم ترین چالش هایی که دانشجویان لیسانس به پزشکی با آن روبرو می شوند، کوشش برای پیدا کردن تعادل میان مطالعه، زندگی شخصی، روابط انسانی، خواب، سلامت روان و حتی سرگرمی است. گاهی این تعادل به قدری سخت می شود که یا درس فدا می شود یا زندگی شخصی؛ و هر دو حالت باعث آسیب های جدی در بلندمدت خواهد شد. اما حقیقت این است که پزشکی رشته ای نیست که بتوان آن را تنها با تکیه بر ساعت های طولانی مطالعه ادامه داد. این مسیر احتیاجمند بدنی سالم، فکری آرام، مدیریت زمان دقیق و برنامه ای انعطاف پذیر است تا فرد بتواند با قدرت و انگیزه بالا به هدف خود نزدیک شود.
تعادل یک مفهوم ثابت نیست و برای هر فرد معنای متفاوتی دارد. آنچه برای یک دانشجو، زندگی متعادل محسوب می شود، شاید برای فرد دیگر نوعی اتلاف وقت باشد. بنابراین پیش از هر چیز، دانشجو باید تعریف معین خود را از تعادل داشته باشد. این تعادل می تواند مجموعه ای از مطالعه منظم، داشتن زمانی شخصی برای استراحت، ورزش، روابط اجتماعی سالم، خواب کافی و زمانی برای پیگیری علایق فردی باشد.
چرخه های انرژی و ساعات پربازده فکری
اولین قدم برای ایجاد تعادل مؤثر، شناخت چرخه های انرژی و ساعات پربازده فکری است. بسیاری از دانشجویان تصور می نمایند هرچه بیشتر بخوانند، پیروز ترند؛ در حالی که آنچه اهمیت دارد بازده مطالعه است، نه صرفاً تعداد ساعت. بعضی افراد صبح ها برترین عملکرد را دارند و بعضی شب ها فکر فعال تری دارند. شناخت این بازه ها یاری می نماید برنامه ریزی بر اساس ریتم طبیعی بدن انجام شود و از فشارهای غیرضروری جلوگیری شود.
مهارت در مدیریت زمان
عامل مهم دیگر، مهارت در مدیریت زمان و استفاده از تکنیک های صحیح مطالعه است. یکی از اشتباهات رایج دانشجویان لیسانس به پزشکی، کوشش برای پوشش دادن همه منابع و همه نکات به شکل کامل و در یک بازه کوتاه است. این روش نه تنها کارآمد نیست بلکه به فرسودگی و کاهش تمرکز منجر می شود. استفاده از روش هایی مثل پومودورو، مطالعه فواصل دار یا خلاصه نویسی فعال، به تمرکز بیشتر یاری نموده و زمان مطالعه را پربازده تر می نماید. هنگامی که دانشجو یاد بگیرد چگونه در زمان کمتر، نتیجه بیشتری بگیرد، امکان ایجاد وقت آزاد برای زندگی شخصی فراهم می شود.
در کنار مدیریت زمان، اهمیت سلامت روانی قابل چشم پوشی نیست. فشار روانی ناشی از رقابت های شدید، امتحانات پی درپی، انتظارات خانواده و مقایسه با دیگران می تواند باعث اضطراب، بی انگیزگی، کاهش اعتمادبه نفس و حتی افسردگی شود. برای حفظ تعادل، دانشجو باید یاد بگیرد که فکر خود را در حالت سالم نگه دارد. این کار به وسیله مصاحبه با دوستان، استراحت های کوتاه، گوش دادن به موسیقی، پیاده روی، نوشتن احساسات و حتی مراجعه به مشاور امکان پذیر است. سلامت روانی پیش احتیاج پیروزیت تحصیلی است، نه چیزی که باید فدای درس شود.
ورزش کردن
ورزش یکی از مؤثرترین ابزارها برای ایجاد تعادل است. بدن و مغز به طور طبیعی احتیاج به فعالیت بدنی دارند تا بتوانند انرژی لازم را برای تمرکز و یادگیری فراهم نمایند. حتی 20 دقیقه پیاده روی سریع یا چند حرکت کششی می تواند سطح استرس را کاهش دهد، اکسیژن رسانی به مغز را افزایش دهد و بازده مطالعه را بالا ببرد. بسیاری از دانشجویان تصور می نمایند ورزش وقت گیر است و باید آن را قربانی درس نمایند؛ در حالی که ورزش کوتاه و منظم می تواند زمان مطالعه را مؤثرتر کند و از خستگی فکری جلوگیری کند.
حفظ ارتباطات اجتماعی
عامل دیگری که نقش مهمی در تعادل دارد، حفظ ارتباطات اجتماعی است. دانشجویانی که به طور کامل خود را از دنیای اطراف جدا می نمایند، ممکن است برای مدت کوتاهی تمرکز خوبی داشته باشند اما در بلندمدت دچار فرسودگی و تنهایی خواهند شد. روابط انسانی سالم یکی از بزرگ ترین منابع انرژی روانی است. ملاقات کوتاه با دوستان، تماس تلفنی با خانواده، یا حتی تعاملات کوتاه روزمره می تواند حس تعلق و آرامش را افزایش دهد. نکته مهم این است که ارتباطات باید هدفمند، سالم و محدود باشند تا مزاحم برنامه درسی نشوند.
خواب منظم و کافی
خواب منظم و کافی از مهم ترین عناصر تعادل است. هیچ میزان مطالعه ای جایگزین خواب باکیفیت نمی شود. مغز انسان هنگام خواب اطلاعات را تثبیت نموده، حافظه بلندمدت را می سازد و توانایی تحلیل را بازیابی می نماید. محرومیت از خواب، یکی از عوامل اصلی افت تمرکز، ضعف حافظه، سردرد، اضطراب و حتی مسائل جسمی است. دانشجویان لیسانس به پزشکی باید یاد بگیرند که خواب کافی بخشی از مطالعه است؛ نه وقفه ای بی اهمیت.
یکی از بخش های مهم ایجاد تعادل، داشتن زمان شخصی و سرگرمی سالم است. مغز نمی تواند بدون استراحت به طور مداوم کار کند. سرگرمی به معنای وقت کشی نیست؛ بلکه فرصتی برای تازه شدن فکر است. گوش دادن به موسیقی، تماشا ویدیوهای آموزشی لیسانس به پزشکی، خواندن کتاب های غیر درسی، وقت گذراندن در طبیعت، یا حتی چند دقیقه سکوت می تواند معجزه کند. دانشجو باید بداند که اجازه دارد استراحت کند و قرار نیست تمام ساعات روز را به درس اختصاص دهد. سرگرمی آگاهانه باعث ایجاد انگیزه بیشتر برای ادامه مسیر می شود.
در مسیر لیسانس به پزشکی، مقایسه خود با دیگران یک خطر جدی است. هر دانشجو مسیر، توانایی، سرعت یادگیری و شرایط زندگی متفاوتی دارد. مقایسه مداوم باعث اضطراب، بی اعتمادی و ناامیدی می شود. تعادل زمانی شکل می گیرد که دانشجو مسیر خود را بپذیرد، برنامه مختص خود داشته باشد و رشد خود را معیار پیشرفت قرار دهد. پیروی کورکورانه از برنامه دیگران معمولاً نتیجه ای جز سردرگمی و فشار اضافی ندارد.
مهارت نه گفتن
در کنار تمام این موارد، مهارت نه گفتن یکی از مهم ترین ابزارهای ایجاد تعادل است. بسیاری از دانشجویان به علت رودربایستی یا تعهدات غیرضروری، زمان زیادی را در اختیار دیگران قرار می دهند. شرکت در فعالیت هایی که ضرورت ندارند، انجام کارهای اضافه و پذیرش مسئولیت های بیرون از ظرفیت، تعادل زندگی را برهم می زند. دانشجو باید یاد بگیرد اولویت های اصلی خود را معین کند و در برابر زمانش مسئول باشد.
داشتن برنامه ریزی منظم
یکی از راه های کارآمد برای حفظ تعادل، برنامه ریزی منعطف است. برنامه هایی که دقیقه به دقیقه تنظیم می شوند، در صورت کوچک ترین تغییر به هم می ریزند و باعث استرس شدید می شوند. برنامه ریزی باید به صورت بازه ای و قابل تغییر باشد. به جای معین تکلیف های سخت گیرانه، می توان اهداف روزانه یا هفتگی قابل مقدار گیری معین کرد. این روش باعث می شود اگر زمانی مسئله ای پیش آمد یا خستگی ایجاد شد، دانشجو بتواند بدون برهم خوردن تعادل، برنامه را تغییر دهد.
معین هدف های واقعی و قابل دستیابی نیز نقش اساسی دارد. اهداف باید بر اساس توان، شرایط و پیشرفت شخصی تنظیم شوند. معین اهداف غیرواقعی یا بیش ازحد بلندپروازانه معمولاً نتیجه ای جز شکست، فشار روانی و از دست رفتن اعتمادبه نفس ندارد. اهداف کوچک، قابل انجام و تدریجی هم باعث پیشرفت می شوند و هم تعادل را حفظ می نمایند.
جمع بندی
و در نهایت، دانشجوی لیسانس به پزشکی باید بپذیرد که تعادل یک مهارت است، نه یک نقطه ثابت. این مهارت با آزمون و خطا، خودشناسی، تجربه و تنظیم تدریجی برنامه ها به دست می آید. هیچ کس از ابتدا تعادل کامل را ندارد. گاهی دوره هایی هست که درس بیشتر است و زندگی کمتر، و دوره هایی که برعکس. مهم این است که این نوسان ها تحت کنترل باشند و دانشجو بتواند بدون احساس گناه یا فشار بیش ازحد، میان این دو بخش از زندگی حرکت کند.
تعادل میان مطالعه و زندگی شخصی برای دانشجویان لیسانس به پزشکی یک ضرورت است. بدون این تعادل، مسیر سخت و طولانی پزشکی می تواند به راحتی به فرسودگی و افت عملکرد منجر شود. اما با شناخت بدن، مدیریت زمان، حفظ سلامت روان، ارتباطات سالم، خواب کافی و برنامه ریزی منعطف، می توان این مسیر را با انرژی، انگیزه و پیروزیت طی کرد.
منبع: اتاق