رمز جاودانگی نوروز در درازنای تاریخ چیست؟

به گزارش شهر وبلاگ، به گزارش خبرنگاران، جشن ها و آیین های بی شماری از دوران کهن تا به امروز در ایران بر پا شده است که بسیاری از آنها در گذر زمان به فراموشی پیوسته اند اما با همه تاریخ پر فراز و نشیب ایران؛ با وجود چندین شکست تاریخی و چیرگی بیگانگان بر ایران و هجوم اسکندر، تازی ها، مغول ها و دیگر بیگانگان، نوروز همیشه پایدار مانده و اکنون نمادی برای ایستادگی، آزادی و خردمندی ملتی است که می توان بر او ستم کرد اما هویت فرهنگی و سنت های مردمش را نمی توان گرفت.

رمز جاودانگی نوروز در درازنای تاریخ چیست؟

همانگونه که محمد جلالی می سراید:

گفتی که نوبهاران از یاد رفتنی نیست / وان خاطرات شیرین بر باد رفتنی نیست

نوروز می خرامد با صد هزار آذین / بنگر که این تجلی هرگز نهفتنی نیست

نوروز می گشاید دروازه های زرین / در شهر روشنایی خورشید رفتنی نیست

اصالت و ماندگاری نوروز در بی همتایی آن در مقایسه با آیین ها و مراسم سال نو برای جشن های سنتی در میان دیگر ملت هاست. بی همتایی نوروز از آنجا نمود می یابد که عظیمداشت نوروز نه اجباری است نه رسمی و نه مذهبی و نه سیاسی و نه قراردادی، نه ساخته و پرداخته مسلکی و نه بر پایه باور گروهی خاص؛ نوروز روز عظیمداشت رستاخیز سالانه طبیعت و رهایی سخاوتمندانه از سرمای زمستان؛ فرارسیدن اعتدال بهاری و برخورداری از نسیم جان پرور آن؛ غرش دوباره جویبارها، بوسه آب بر ریشه گیاهان و شکوفایی درختان، رویش سبزه و گل، پراکنده شدن رنگ های دل انگیز و جوانی بخش شکوفه ها، نغمه سرایی بلبل و به دیگر سخن عظیمداشت زایش دوباره طبیعت و جوش و خروش فرح انگیز آن است. در واقع مردم ایران زمین بیش از سه هزار سال است که نوروز را جشن گرفتند و تا زمین بر گرد مدار خورشید می چرخد، نوروز برقرار خواهد ماند.

کتاب نوروز میراث کهن ایران زمین تالیف کورش سالاری از سوی انتشارات ره آوردمهر به نوروز و راز ماندگاری آن در تاریخ ایران پرداخته است. مولف در این کتاب کوشیده تا با توجه به منابع تاریخی، سیر نوروز و مراسم ها و آیین های همراه آن برای خواننده بازگو گردد و هدف از این بازگویی آگاهی ایرانی فهیم به چگونگی پیدایش و رازهای این جشن عظیم است تا بتواند نسل آینده ایران زمین را رهنمون باشد؛ زیرا نوروز نماد همبستگی ملی، تاریخی، فرهنگی و آیینی ماست. این کتاب در هفت فصل تنظیم شده است. فصل نخست به واژه نوروز و تعریف آن، تحویل سال و مبحث عدم دقت در محاسبه نوروز و همزمان نشدن آن با اعتدال بهاری و نهایتاً شاهکار حکیم عمر خیام و شکل گیری تقویم جلالی می پردازد. فصل دوم به آیین ها و سنت های ملی مردمی در پیشانی نوروز اختصاص یافته و از جشن فروردگان و چهارشنبه سوری و حاجی پیروز و نوروزخوانی و هفت سین به طور مفصل سخن می گوید.

فصل سوم به فروردین و جشن هایی چون: فروردینگان؛ ششم فروردین؛ سیزده بدر و آبریزان پرداخته است. فصل چهارم نوروز را از دید اسطوره و تاریخ آنالیز نموده و برگزاری نوروز را از دوران کهن تا هخامنشی و ساسانی تشریح می نماید. فصل پنجم آیین ها و سنت های ملی مردمی را در آغاز نوروز تا خاتمه این جشن، چون میر نوروزی و بازی های نوروزی و... آنالیز نموده است. فصل ششم تاریخچه نوروز را پس از حمله اعراب تا دوران معاصر مورد نقد و آنالیز قرار می دهد و فصل آخر نوروز را در کشورهای همجوار چون آذربایجان، افغانستان، ازبکستان و... توضیح می دهد و در نهایت مجموعه با پسگفتاری خاتمه می یابد.

منابعی که در این زمینه مورد استفاده قرار گرفته؛ کتاب های تاریخی و دیگر آثاری است که بعد از اسلام نوشته شده اند و همچنین در دیوان های شعرای پارسی گوی نیز اطلاعاتی جسته گریخته وجود دارد که ما از آنها سود جسته ایم. امید است که این اثر ناچیز مقبول طبع صاحبنظران واقع گردد و ایرانی ارجمند و والامقام را که روزگاری قافله سالار تمدن بشری بوده است اما سوگمندانه اکنون توانایی و صندلی پیشین را ندارد؛ به صندلی واقعی خود، با مطالعه و تطبیق تاریخ ایران زمین بازگرداند و فرزندان این مرز و بوم بهتر از گذشته و آبادتر از پیش آن را بسازند.

نوروز در زمان ها و دوره های گوناگون و در میان مردمان سرزمین های مختلف، تعریف های متفاوتی داشته است. تشخیص و سنجش زمان درست نوروز و دقت این سنجش، به چگونگی تعریف نوروز وابسته است و به دانش و فنی که بتوان آن تعریف را در عمل اجرا کرد و به درستی تشخیص داد و محاسبه کرد. نوروز در زمان های بسیار دیرین که توانایی های علمی بشر (به ویژه در اندازه گیری و سنجش زمان) در حدی ابتدایی بوده، به مجموعه روزهایی اطلاق می شده است که مردم هر ناحیه با گرم شدن نسبی هوا، شکوفا و زاینده شدن زمین، آب شدن یخ ها و روان شدن جویبارهای یخ زده روبه رو می شده اند.

مردم شناسان معتقدند که محاسبه آغاز سال در میان اقوام کهن در دوران کشاورزی همراه با مرحله کشت و برداشت بوده و بدین جهت آغاز سال نو در بیشتر کشورها در روز نخستین روزهای پاییز و زمستان و بهار است. در واقع نوروز از روزگاران کهن در زندگی ایرانیان که دارای اقتصاد شبانی (دامداری و کشاورزی) بوده اند اهمیت خاص داشته است، ایرانیان باستان که مردمانی دامدار، اهل کشت و کار و پرتکاپو و شاد و زنده دل بودند، شادی را نعمت الهی می دانستند و در طول سال جشن های گوناگونی برگزار می کردند.

مردم در این جشن ها شرکت مى جستند و از طریق تفریحات سالم و عیش و سرور و دست افشانى و آتش افروزى و پایکوبى روان افسرده را شادابى مى بخشیدند و خستگى هاى فکرى و جسمى را از تن و روان خویش مى زدودند و خویشتن را براى کارهاى سنگین روزهاى پس از جشن آماده مى کردند. از میان همه جشن ها دو جشن نوروز و مهرگان برای ایرانیان اهمیت خاصی داشته است؛ ایرانیان فهیم به شکرانه خاتمه یافتن سرما و آغاز کشت و کار و گسترده شدن سبزه ها و گل ها در آغاز ماه فروردین جشن نوروز را با شکوه و جلال برگزار می کردند و در ماه مهر برای برداشت محصول و گردآوری حاصل کشت و کارها و روی آوری طبیعت به سرما و یخبندان بود؛ تلاش های هفت ماهه اول سال جشن مهرگان یعنی جشن متعلق به مهر یا میترا را برگزار می کردند؛ بدینسان فلسفه وجودی جشن نوروز ارتباط مستقیم به رستاخیز طبیعت و فعالیت های کشاورزی و دامداری و نیازهای ناشی از آن داشته است.

مولف در بخشی از کتاب به دلایل جاودانگی نوروز نیز پرداخته و بر این باور است نوروز آیین کهنی که در هزاره های تاریخ ایران زمین شاید به شیوه های تا حدی متنوع و گوناگون اما همواره با معناهای بنیادین پایدار و غیر قابل تغییر دوام آورده و نـه تنها رنگ هیچ مرام و مسلک سیاسی به خصوص یا نژاد و اقلیت واحدی را به خود نگرفته، بلکه بر تمام اقوام ایران زمین و مرام ها و مسلک ها تأثیری بسزا گذاشته است. چطور بیشتر جشن های کهن ایرانی به خاطره ها سپرده شد اما نوروز هزاران سال با اقتدار در میان مردم پابرجاست؟ از دلایل ماندگارى نوروز در ایران زمین مى توان به موارد زیر اشاره نمود:

توجه ویژه به طبیعت: ایرانیان نگاه ویژه اى به طبیعت داشته اند؛ نوروز نخستین روز بهار هنگامى که طبیعت از خواب زمستانى برمى خیزد و سبز مى گردد، ایرانیان این آغاز را ارج مى نهند زیرا از دیرباز با سبک زندگى کشاورزى و دامداری آنها کشتزارها سبز مى گردد و زمستان رخت برمى بندد.

تغییر در زندگی: در میان ایرانیان نوروز روزى است که ایرانیان تمدن را آغاز کردند و از زندگى ابتدایى دور شدند؛ بدینسان این آغاز را جشن گرفتند.

تقدس نوروز: در باورهاى کهن؛ نوروز، روزى است که آفرینش دنیا توسط اهورامزدا به خاتمه رسید؛ ایرانیان باستان بر این عقیده بوده اند؛ که خداوند، حیات و کائنات را در 6 مرحله به ترتیب آفرید: آسمان، آب، زمین، گیاهان، جانوران و در خاتمه انسان. جشن نوروز در واقع جشن خلقت انسان و جشن تولد بشر هم هست این موضوع با افسانه های دیگر که خلقت حضرت آدم را در نوروز می دانند، مطابقت دارد.

تبلوری از معاد: ایرانیان باستان تصور می کردند، نوروز روزی است که اهورامزدا مردگان را زنده می نماید و پس از این واقعه همه قدرت های اهریمنی در دنیا نابود می شوند و آفرینش تازه می گردد و انسان ها از مرگ و پیری رهایی می یابند بنابراین جشن نوروز نماد تجدید سال و یادآور معاد و بازگشت دوباره نیز بوده است. به طوری که باور داشتند که فروهرها به زمین باز می گردند.

مشخص سرنوشت: به زعم ایرانیان سرنوشت انسان و دنیا در سالى که در پیش است در نوروز مشخص شده است. بنابراین در لحظه تحویل سال هنوز هم تمام ایرانیان در حال خواندن دعا هستند.

باورهای اسطوره ای و دینی: افزون بر موارد یاد شده در ایام مقدس نوروز زرتشت پیامبر ایران زمین زاده شده و در همین ایام به پیامبری نیز رسید و برای اولین بار در دنیا ندای یکتاپرستی را سر داد. در همین ایام کیخسرو؛ شاه پیامبرگونه ایران به معراج رفته و از نظرها ناپدید شد؛ در ایام نوروز کیومرث دیو را کشته و دنیا را از شر او نجات داد و باز در همین نوروز فریدون بر ضحاک پیروز شد. موارد یاد شده از دلایل ماندگاری نوروز در طی دوران ها نسبت به جشن های دیگر است.

منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران
انتشار: 21 فروردین 1400 بروزرسانی: 21 فروردین 1400 گردآورنده: shahreweblog.ir شناسه مطلب: 1211

به "رمز جاودانگی نوروز در درازنای تاریخ چیست؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "رمز جاودانگی نوروز در درازنای تاریخ چیست؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید