الزامات جایگزینی صنایع منابع محور با صنایع دانش محور

به گزارش شهر وبلاگ،
این مطلب بخشی از ویژه نامه بهار 1401 اتاق ایران آنلاین با عنوان اقتصاد ایران در سال 1400 و چشم انداز سال 1401 است که به بررسی شرایط 40 شاخص اقتصادی و پیش بینی آنها در سال پیش رو می پردازد.

استراتژی توسعه صنعتی ایران نه تنها در سال گذشته بلکه اساسا از اوایل دهه 80 مسیری بر خلاف شعار امسال و توسعه صنعت دانش محور طی کرده است. یعنی طی این سال ها تولیدات با ارزش افزوده بالا و دانش محور، روز به روز تحلیل رفتند و در عوض صنایع منابع محور مثل پتروشیمی ها و فلزات رشد بالایی تجربه کردند. این صنایع عمدتا با استفاده از رانت منابع طبیعی کشور از جمله انرژی حاشیه سود خیلی بالایی دارند. نتیجه این حاشیه سود بالا رشد نامتوزان در این حوزه بوده است. یعنی حتی در حوزه صنایع بالادستی هم شاهد توسعه متوازنی نبودیم. به عنوان مثال در حوزه پتروشیمی می بینیم که زنجیره پتروشیمی ناقص مانده و بخش عمده تولیدات و صادرات ما با ارزش افزوده بسیار پایینی است. شاهد این مدعا هم اختلاف 300 درصدی قیمت واحد وارداتی ما نسبت به صادرات ما در حوزه پتروشیمی است. شاهد دیگر میانه قیمت صادراتی پایین در ایران است؛ در حال حاضر این رقم در عربستان نزدیک به 50 درصد و کره جنوبی نزدیک به سه برابر ایران است. این وضع البته فقط منحصر به حوزه پتروشیمی نیست. در کل کالاهای صادراتی کشور میانه بهای کالای صادراتی بسیار پایین است و نسبت به آنچه وارد می کنیم خیلی کوچک است. این نشان می دهد ما عمدتا مواد اولیه خام صادر می کنیم و کالای ساخته شده با ارزش افزوده را وارد می کنیم. این شرایط به نوعی خوداستعماری و نوعی استعمار نوین است.

الزامات جایگزینی صنایع منابع محور با صنایع دانش محور

اگرچه صنایع بالادستی و منابع محور صنایع مهمی هستند ولی تمرکز تمام تولید و صادرات کشور در این صنایع باعث می گردد اولا ارزش افزوده صادرات ما پایین باشد، ثانیا مقاصد صادراتی و همچنین گروه های کالایی صادراتی ما محدود شوند. به علاوه این امر باعث بالا رفتن شدت مصرف انرژی اقتصاد ایران نیز شده است. آمارها نشان می دهند در حالی که مصرف انرژی در کشور رو به بالاست اما متناسب با آن خلق ثروت نداریم و تولید ناخالص ملی ما افزایش را تجربه نمی کند. این ایراد مهم صنایع منابع محور است که از آنجا که متمرکز هستند و ارزش افزوده پایینی دارند، لذا خلق ثروت نمی کنند. در این صنایع منابع و سرمایه اهمیت دارد و لذا صاحب سرمایه و منابع سود می برد و نه متخصص و کسانی که فعالیت می کنند. ایراد دیگر این است که با محدود شدن گروه های صادراتی، هم در مقابل تحریم ها آسیب پذیر می شویم و هم در مقابل تصمیمات سیاسی-تجاری کشورهای مقصد صادراتی. مثلا وقتی بخش عمده صادرات متانول کشور ما به چین است طبیعتا در برابر تصمیمات این کشور در قبال واردات متانول آسیب پذیر خواهیم بود.

اما چرا صنایع پایین دستی و ساخت محور و دانش بنیان در ایران رشد پایینی دارند؟ یک دلیل آن به شرایط عمومی اقتصاد کشور بازمی گردد که در آن هزینه های مبادلاتی بسیار بالا و رقابت پذیری بسیار پایین است و این امر صنایع ساخت محور را جریمه می کند. هرچقدر پیچیدگی یک محصول و سطح فناوری آن بالاتر می رود در عمل هزینه های ناکارآمدی اقتصاد ایران در هر پله انباشت شده و رقابت پذیری آن کالا را کاهش می دهد. اوج این موضوع را در صنعت خودرو و یا لوازم خانگی شاهد هستیم که فقط در شرایط انحصار و ممنوعیت واردات می توانند رقابت کنند.

برای بهبود این اوضاع طبیعی است که باید هزینه مبادلات را کاهش دهیم و رقابت پذیری اقتصاد ایران را بالا ببریم. اما این موضوع پیچیده ای است. شاخص رقابت پذیری که مجمع جهانی اقتصاد اعلام می کند مبتنی بر امتیازات کسب شده در 336 آیتم است. ما باید تمرکز کنیم تا بخشی از این شاخص را به دور از شعارزدگی بهبود بدهیم. اما باید بپذیریم که دستاورد و موفقیت ما در این جهت زمان بر خواهد بود.

اما در کوتاه مدت یکی از پیشنهادات من این است که موضوعی که 6 سال است در اتاق به خاتمه نرسیده نهایی گردد و آن لغو معافیت مالیاتی مواد اولیه و خام است. ما در پی این لغو هستیم به این دلیل که اولا نباید مشوق مضاعف و پرهزینه به یک تعداد رشته خاص داده گردد که اتفاقا این رشته ها از رانت مواد طبیعی هم برخودار هستند. ثانیا این مشوق مضاعف تعادل بازار را بر هم زده و تولید کننده را تشویق می کند مواد اولیه که مبتنی بر منابع طبیعی کشور تولید می کند را به جای اختصاص به صنایع داخلی، صادر کند. در واقع این مواد اولیه مثل فولاد و پتروشیمی و ... که مزیت نسبی در تولیدات ایران باید باشد تبدیل به مزیت نسبی تولید در کشورهای همسایه مثل ترکیه شده است.

با لغو این معافیت منابع 10 میلیارد دلاری برای کشور ایجاد می گردد که پیشنهاد ما این است که بخشی از آن در صندوقی قرار بگیرد و برای توسعه صنایع پایین دستی، دانش محور و حمایت از صادرات هزینه گردد. این مشوق های هدفمند باید برای توسعه رشته های استراتژیک و مهم که برای تکمیل زنجیره ارزش در کشور شناسایی می شوند، همچنین برای بهبود بهره وری و استقرار یک سری سیستم های نوین مدیریتی و برداشتن گام های اولیه صنعت 4 که بتواند رقابت پذیری و بهره وری شرکت ها را بالا ببرد و همینطور برای حمایت از صادرات در قالب جوایز صادراتی هوشمند متناسب با ارزش افزوده ای که آن کالا یا خدمات ایجاد می کند، صرف و هزینه گردد.

در این صورت می توان چشم انداز امیدوارکننده ای برای صنعت کشور در 1401 متصور بود. اما اگر بخواهیم به همین روش موجود و فعلی پیش برویم نتیجه ای نخواهیم گرفت.

منبع: اتاق بازرگانی ایران
انتشار: 27 خرداد 1401 بروزرسانی: 27 خرداد 1401 گردآورنده: shahreweblog.ir شناسه مطلب: 1939

به "الزامات جایگزینی صنایع منابع محور با صنایع دانش محور" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "الزامات جایگزینی صنایع منابع محور با صنایع دانش محور"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید